تو اي بال و پر من رفيق سفر من
مي ميرم اگه سايه ات نباشه رو سرمن
تويي خود خود عشق که بي تو نفسم نيست
کجا تو خونه داري که هرجا مي رسم نيست
اهل کدوم دياري کجا تو خونه داري
که قبله گاهم اونجاست هرجا که پامي ذاري
اهل کدوم دياري گل کدوم بهاري
که حتي فصل پاييز باغ ترانه داري
آي دلبرم آي دلبر اي از همه عزيزتر
اي تو مرا همه کس داشتن تو مرا بس
تو دوره شبابم تو اومدي به خوابم
گفتي نياز من باش ترانه ساز من باش
يه روزي راستي راستي همون شدم که خواستي
شدي تو سرنوشتم براي تو نوشتم
خسته ي دين و دنيا ملحد و کافر هستم
تويي تو مذهب من من تو رو مي پرستم
با همه وجودم براي تو سرودم
در طلب تو هستم در طلب تو بودم
صدامو از تو دارم شعرامو از تو دارم
اما تو رو ندارم واي به روزگارم